نتایج جستجوی عبارت «سمیع یزدانی نقش نیروهای شهرستان در عملیات کربلای 5 آباده طشک مشکان پشتکوه شهرستان داراب اقلید اهواز نی ریز» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچه‌های پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوش‌رویی یدالله سخن می‌گویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر می‌آورند، لب‌های خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری می‌کنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ می‌لغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت می‌نویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نی‌ریز، در...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید جعفر بیات
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
جعفر، ۱۳۳۹/۶/۱۰ در خانه‌ای که چراغش از نور خدا روشن و ایمان به خدا و عشق به ائمه اطهار (ع) در دل اعضای آن جای گرفته بود، پای به عرصه گیتی نهاد. خانواده‌ای که ساده و بی‌آلایش در صفاشهر زندگی می‌کردند. به دلیل فقر مالی موفق به تحصیل نشد و از همان اوان کودکی به کار و کارگری پرداخت تا بتواند قسمتی از مخارج خود و خانواده را تأمین کند. جعفر بیشتر اوقات فراغت خود را در بسیج...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدک‌های عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلاله‌های سرخ‌رنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه می‌کنند و در سودای وصال دوست،‌ سر و جان را یک‌باره به بازار شهادت می‌برند. از میان آن قاصدک‌ها، می‌توان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید سید کمال الدین مظلومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد کمال الدين مظلومي »
بسم الله الرحمن الرحیم با درود به پیامبر(ص) و جانشینان بر حق او. سلام به امام امت و یارانش. درود به شهیدان راه حق، از صدر اسلام تا کربلای حسین(ع) و کربلای ایران. سلام به پدر، مادرم، خواهران، برادرانم و خانواده‌ام. درود به ملت غیور و شهید پرور ایران. همه باید فدای اسلام شویم. (امام خمینی) ما در برابر امریکا ایستاده ایم و در این راه ازجان خود سرمایه گذاشته ایم. (امام خمینی) با اینکه خود را در برابر خانواده شهیدان شرمنده...
شهدا سال 60 -نامه شهید محمد علی اشتیاقی به خانواده اش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
بسم الله الرحمن الرحیم و من یهاجر فی سبیل الله یجد فی الارض مراغماً کثیراً وسعه و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله و کان الله عفوراً رحیما. بنام خداوند بخشنده مهربان هر کس در راه خدا از وطن خویش هجرت کند (از آوارگی و غربت نیندیشد) در زمین پهناور خدا برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت و هرگاه کسی از خانه خویش بیرون آید و در...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید بهرام قشقائی نژاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بهرام قشقائي نژاد »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون حال که چنین پیش آمده است که آمریکای جنایتکار به وسیله مزدور و ژاندارمش «صدام» در منطقه، به خاک اسلامی ما تجاوز کرده است، این وظیفه ماست که از کشور و انقلابمان محافظت و دفاع کنیم. پس بنابر وظیفه‌ای که دارم، روانه میدان نبرد می‌شوم و به سوی کربلای ایران می‌روم. بلکه بتوانم انجام وظیفه کرده باشم، اگر نتوانستم و دشمن مرا از پای درآورد، با دادن جان ناقابل خود،...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
         آمد به برم شمع شهادت در دست                                      در کلبه خاموش من آهسته نشست  او سوخت، فرو رفت و بماند                                        سردار منم که پیکرم اینجا هست بسوی خدا در حرکتیم، آی همه برادرانم، آی مادرم که چشمان خاکستریت در هنگام خداحافظی پر از اشک بود، آی خواهرم، بسوی عروج انسان، بسوی نور و بسوی کربلای حسینی در حرکتیم، آی برادران پاسدارم چه بگویم؟ ما می‌رویم تا زمین را از لوث  مزدوران وکفار پاک کنیم. فردا جسدم...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاه‌که کیمیای وجود تو را در زمین می‌کاشتیم و یارانت با اشک‌هایشان آبیاری‌اش می‌کردند و فغان سر می‌دادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلی‌مان می‌داد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت                                                                              چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین مهربان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین مهربان »
در سحرگاه 1366/1/5 همزمان با روز عید قربان،‌ روزی که حضرت ابراهیم(ع) شاد و خرسند از عنایت الهی در رسیدن قربانی به جای اسماعیل(ع) بود،ـ حسین، خانه کوچک و باصفای خانواده‌ای ساده و زحمتکش را پر از شادی کرد. شش ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی خود را تا کلاس پنجم در مدرسه اهلی نی‌ریزی گذراند و پس از آن ترک تحصیل کرد و به کار آزاد پرداخت. ـ‌ آخرین حرفه او نقاشی ساختمان بودـ در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید اسماعیل نظرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد اسماعيل نظرزاده »
بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‌اند. اسماعیل از تبار همان عاشقان بود که در دهم شهریورماه ۱۳۴۲، در خانواده‌ای متدین چشم بردنیای خاکی باز کرد. عشق به خدا را باتربیت دینی در قلب او نهادند و در کانون گرم خانواده پرورشش دادند. سال ۱۳۴۹ تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیرکبیر شهر نی‌ریز شروع نمود و پس از گذراندن این دوره، وارد مدرسه...